به گزارش مشرق، با نزدیک شدن به اتمام مهلت دو ماهه وزیر ارشاد به سازمان سینمایی ابراهیم داروغهزاده معاون ارزشیابی و نظارت که بهگفته بعضی کارشناسان آمده است تا به فیلمهای غیرمجاز، مجوز دهد، درباره رفع توقیف برخی از فیلمها اطلاعاتی را رسانهای کرد .
این مدیر فرهنگی درباره فیلمهایی چون «خانه پدری»، «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوستداشتنی» به صراحت اعلام میکند که در سالهای گذشته بیشتر با نگاه سیاسی با مشکل روبرو شدند در حالی که اتفاقا دو فیلم آخر در راستای نقد دولت دهم و تاکید بر وحدت ساخته شدند و ایشان تاکید میکنند که این فیلمها قابلیت نمایش دارند.
درمیشیان در حالی «عصبانی نیستم» را ساخت که در آن همه مشکلات جوان عاشق ایرانی تا حدودی بیمار جویای کار، به اتفاقات انتخاباتی سال 88 گره می خورد و فیلمساز در اوج بی انصافی و عصبانیت شخصی از فضای 4 سال دولت نهم را به مخاطب اینگونه القا می کند که جریان فتنه و اعتراضات خیابانی و غیر قانونی امری به حق بوده و در صورت روی کار آمدن جریان سیاسی مدنظر وی، همه مسایل و معضلات کشور در بخش های مختلف حل می شد!
درست است فیلم در زمان مدیریت شمقدری ساخته شده اما درمیشیان براساس فیلمنامه مصوب در شورای پروانه ساخت فیلم را نساخته است و با استفاده از فیلمنامه غیرقانونی خود، هنگام فیلمبرداری برخی از سکانس ها را مطابق سلیقه سیاسی خود تغییر داده است.
سوال اینجا است درمیشیان در ساخت و نمایش این فیلم با این شرایط و در فرایندی کاملا غیر قانونی برخلاف فیلمنامه اصلاح شده مصوب، چه هدفی را دنبال می کند؟ کسانی که در جایگاه ناظرین دولتی برای نمایش این فیلم سینه چاک می کنند با چه نگاهی به سینمای ایران ادعای حفظ دغدغه های نظام جمهوری اسلامی را دارند؟
فیلم «عصبانی نیستیم» برشی از زندگی جوانی است که با عبور از مرحله ایده آلیستی و رویاهای جوانی قرار است به برزخ زندگی واقعی پای بگذارد، جوان و مشکلات قابل لمس و واقعی مرحله ای از زندگی که برای همه آدم ها پیش می آید و انتخاب هایی که همه برای عبور از این مرحله انجام می دهند، در «عصبانی نیستم» درمیشیان کاراکتر اول هیچ انتخابی انجام نمی دهد. نوید که با عشقش میخواهد برود زیر یک سقف، اما پول پذیرایی از او در یک کافی شاپ را هم ندارد و این وضعیت همه آدم های بی کار است اما فیلم به گونه ای ساخته و پرداخته شده که همه مشکلات این جوان به سرخوردگی او در دوران فتنه 88 باز میگردد «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان سعی دارد با جمع کردن تمام مشکلات در یک شخصیت ،بی پولی،بی کاری،اخراج از دانشگاه،از دست دادن عشق، نهایت سعی خود را می کند تا مخاطب را به این نقطه برساند که اعتراضات و فتنه 88 کاملاً امری به حق بوده و مخاطب را به آه کشیدن و افسوس خوردن از این که جامعه در آن شرایط با تلاش این نیروهای جوان میتوانست به فضای دیگری تبدیل شود!
با این اوصاف که همه فیلم گزارشی از فضای موجود در جامعه و محق جلوه دادن اعتراضات در فتنه 88 است چگونه ممکن است مجوز نمایش دریافت کرده و امکان نمایش بیابد. در تمام داستان فیلم عقیده شخصی و سیاسی فیلمساز در تار و پود آن گنجانده شده است چگونه ممکن است این فیلم در چارچوب نظام قرار گیرد و از خطوط قرمز عبور نکند و قابل نمایش باشد؟!
یک فیلمساز با گنجاندن سلایق شخصی سیاسی خود فیلمی خارج از خطوط اصلی نظام ساخته و اکثر کارشناسان و فیلمسازان این فیلم را بیانیه سیاسی میدانند که فاقد ارزش سینمایی است بعد چگونه ممکن است این فیلم بتواند در سینماها به نمایش درآید و چگونه در اظهار نظر معاون نظارت و ارزشیابی به عنوان فیلمی «جدی و اجتماعی» نامبرده میشود. چگونه این سینما می تواند اندیشه ورز باشد در شرایطی که فقط سلیقه سیاسی و شخصی فیلمساز در آن به وضوح بیان شده است.
درباره فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» که مدعی هستید فیلم با اصلاحات قابل نمایش است، چگونه میتوان فیلمی که در تار و پود آن فتنه 88 تنیده شده را اصلاح کردچرا فکر میکنید تنها درآوردن بخشی از دستبندهای سبز باعث میشود فیلم قابل نمایش شود. در حالی که صحنههای هجوم به خانه، شرح ماوقع فتنه از ماهواره، نشانهگذاری روی درهای خانه و صحنه های زیاد دیگری که مستقیما به ماجرای فتنه پرداخته است را چگونه میتوانید مجوز دهید . مگر آنکه فیلم را به یک اثر نیم ساعته تبدیل کرده که آن قابل نمایش در سالنهای سینما باشد .
نکته دیگر درباره بحث های متعدد و کارشناسی شده فیلم «خانه پدری» است. فیلم دارای خشونت بسیار است و از سوی دیگر به وضوح و با نشان دادن نمادهای متعدد تمام دربه دری و بیچارگی حاکم بر خانه پدری و زنان را به قشر مذهبی نسبت میدهد. این فیلم چگونه میتواند تنها با حذف یک سکانس قابل نمایش باشد!
با توجه به همه این موارد آقای داروغه زاده یا همه چیز در اداره نظارت و ارزشیابی را خیلی ساده گرفتهاند یا مردم، رسانه ها و اهالی سینما را ساده و بدون قدرت تحلیل و واکاوی فرض کردند که با برداشتن یک پلان یا اضافه کردن یک نمای دیگر قصد دارند به فیلمهایی که مدتها کارشناسان درباره آنها نظرات مختلف داشتند و در نهایت،آنها را فاقد صلاحیت اکران دانستند، اجازه اکران بدهند. با این استدلال و تدبیر عجیب جناب داروغهزاده آیا نمی«توان انتظار داشت،که در آیندهای نزدیک فیلم هایی مانند «دالاهو»، «پاشنه طلا» و «مهدی مشکی» هم با حذف 10 دقیقه برخی از سکانس ها مجوز اکران در سینماهای جمهوری اسلامی ایران را پیدا کنند؟
نکته قابل توجه دیگر این که بالاخره این شورا که فیلمهای توقیف شده را مورد توجه قرار داده است کدام طیف از کارشناسان در این جلسات حضور داشتند و چه کسانی برای این فیلمها تصمیم گیری کردند اینطور که شنیده میشود در میان افرادی که در اعضای شورا حضور داشتند مهندسین فنی سالنهای سینما نیز حضور داشتند!